کد مطلب:27887
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:22
آيا حق مطلق و باطل مطلق وجود دارند يا معرفت به حق و باطل نسبي است ؟
از نظر واقعي و تكويني، حق مطلق وجود دارد و كامل ترين و برجسته ترين مصداق آن، خداست و سپس دين خدا؛ ولي باطل مطلق وجود ندارد؛ زيرا هر آنچه غير از «حق مطلق» هست، مخلوقات الهي است كه آميزه هايي از خير و شر، با درجات مختلف مي باشند. حتي شيطان نيز در وجود، باطل مطلق نيست و وجودش بنفسه خير است؛ اگر چه راه او و آنچه بدان دعوت مي كند باطل است. از نظر معرفت شناختي (#pistemologic) اول بايد ديد نسبي بودن معرفت (Relativesm) به چه معناست و آيا اين ديدگاه اساساً منطقي و خردپذير هست يا نه؟ نسبيت معرفت؛ يعني، هيچ شناخت مطلقي وجود ندارد و همه شناخت ها تابع شرايط گوناگون زماني، محيطي و... هستند. به عبارت ديگر هر نوع آگاهي تاريخي و عصري است و لاجرم در شرايط گوناگون، دگرگوني مي پذيرد و هيچ گونه آگاهي ثابت، پايا، ماندگار و مطلق نداريم. اين ديدگاه، به هيچ وجه از نظر منطقي قابل قبول نيست. در ذيل به برخي از اشكال هاي آن اشاره مي شود: اين ديدگاه گرفتار خودشمولي (Self Comprehension) و خودستيزي (Self Conrtadiction) است، به عبارت ديگر، اين ديدگاه شامل خود نيز مي شود و به دنبال آن گرفتار تناقض ذاتي با خود و نفي اصل مدعا مي شود. توضيح اين كه اگر همه شناخت ها نسبي باشند و هيچ شناخت حقيقي ثابت و ماندگاري وجود نداشته باشد، اين گزاره معرفت شناختي نيز - كه خود نوعي معرفت و شناخت مي باشد - بايد همين حالت را داشته باشد؛ يعني، نسبي و ناماندگار باشد. در نتيجه: الف) اگر اين گزاره شامل حال خود شود، در واقع خود را از اعتبار ساقط كرده است؛ زيرا اعلام نموده كه يك نظريه صادقِ هميشگي نيست؛ بلكه اعتقادي موقت است كه در شرايط تاريخي خاصي پديد آمده است و پس از مدت زماني، زايل شده و بطلان آن اعلام خواهد شد. ب ) اگر گزاره فوق خود را شامل نشود، در واقع خودش اولين نقض برخودش مي باشد؛ در حالي كه قواعد عقلي و معرفت شناختي تخصيص ناپذيرند. به علاوه اگر اين قاعده نقض شد بنا بر اصل فلسفي «حكم الامثال في مايجوز و فيما لايجوز سواء» مي توان به ثبات بسياري ديگر از قضايا و معارف، اطمينان يافت. بنابراين «نسبيت معرفت» باطل است و مي توان به معارف ثابت و مطلق دست يافت. البته اين به معناي ثابت بودن و مطلق بودن همه شناخت ها نيست؛ بلكه برخي از شناخت ها مانند بديهيات اوليه، از جمله «استحاله اجتماع و ارتفاع تقيضين» از معارف مطلق و پايا هستند و شناخت هاي كسبي و نظري - اگر مبتني بر بديهيات باشند - مطلق خواهند بود و در غير اين صورت مطلق مي باشند. براي آگاهي بيشتر ر.ك: آموزش فلسفه،آيت اللَّه مصباح يزدي ايدئولوژي تطبيقي،آيت اللَّه مصباح يزدي روش شناخت در فلسفه ما،شهيد آيت اللَّه صدر در باب دين نيز، اسلام ناسخ شرايع پيشين و يگانه حقيقت جاويد تا پايان تاريخ بشريت است و ليبراليسم و پلوراليسم ديني را، مردود شمرده و اعلام مي دارد: {H{/Bإِنَّ اَلدِّينَ عِنْدَ اَللَّهِ اَلْإِسْلامُ {w1-5w}{I3:19I}/} و {/Bمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ اَلْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ {w2-9w}{I3:85I}/} H} براي آگاهي بيشتر ر.ك: كتاب نقد شماره 4 پلوراليزم ديني و تكثر گرايي.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.